بخش های متنوع سایت محشر دات کام ، این سایت را به محبوبترین و پربیننده ترین سایت فارسی تبدیل نموده است؛ شما نیز سایت محشر را صفحه اصلی خود کنید تا روزانه به مطالب جالب این سایت دسترسی داشته باشید
  
نام هنرمند
رضا کیانیان
طبقه بندی الفبایی
ك
 
شرح
چندی قبل رضا کیانیان هنرمند ممتاز عرصه تئاتر و سینمای کشورمان دربرنامه شب های روشن شبکه جهانی جام جم حاضر و به سئوالات حسین پاکدل مجری برنامه پاسخ گفت : آنچه درپی می آید حاصل این گپ و گفت است :
" ازدواج آقای می سی سی پی " نمایشی بود که نام رضا کیانیان را مطرح کرد ، از اینجا گفتگوی خودم را با شما شروع می کنم .
بسیار خوب ، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی وقتی قراربود پس از 13 سال روی صحنه تئاتر حاضر شوم اصلا آمادگی نداشتم و به خاطر رسیدن به آمادگی هرروز یک ساعت ورزش برای آماده شدن بدنم می کردم راس ساعت 13 هرروز به مدت دو ساعت به تئاتر شهر رفته و تمرین می کردم و تازه از ساعت 15 تمرین جدی تر شروع و تا ساعت 20 ادامه می یافت تازه ساعت 20 با خانم "هما روستا " که دراین نمایش همبازی من بود تا ساعت 22 تمرین می کردم چون "ازدواج آقای می سی سی پی" نخستین تئاتر من بعد از انقلاب اسلامی بود و می بایست پس از رکود سیزده ساله دوباره به روی صحنه تئاتر حاضر شوم .
چی شد که به سمت و سوی تئاتر و بازیگری کشیده شدید؟
پدر خدا بیامرزم درفیلم " دختر لـر" تست بازیگری داده و قبول شده بود لیکن مادرش که مادربزرگ من است با رویکرد او به بازیگری مخالفت کرده بود حتی به او گفته بود که "عاقت " می کنم پس در جواب سوال شما می توانم بگویم که شاید کشیده شدن من به سمت و سوی تئاتر و بازیگری جنبه ژنتیکی داشته باشد. فرصت مناسبی است که خاطره ای در رابطه با پدرم نقل کنم .
یک روز بهروز افخمی برای فیلم جهان پهلوان تختی به من مراجعه کرد و گفت می خواهم با چند تن از هم دوره ای های تختی صحبت کنم و من هم با توجه به اینکه پدرم خاطرات خوبی از جهان پهلوان تختی داشت او را برای این کار نامزد کرده بودم لیکن چند ماهی از این صحبت گذشت و بهروز افخمی با تاخیر اعلام نظر کرد و من به او گفتم که آن شخص پدرم بود که چند روز پیش فوت کرد .

از دیگر فعالیت های خود قبل از نمایش ازدواج آقای می سی سی پی بگویید
درپشت صحنه کارهای مختلفی از قبیل کاردکور ، دستیاری کارگردان وگریم انجام می دادم ، اما خودم می دانستم که استعداد بازیگری دارم . نخستین نمایشنامه ای که با اجازه برادرم درآن بازی کردم پنج نمایشنامه از مشروطیت نام داشت ، دراین نمایشنامه درنقش زائری ظاهر شدم که از در یک امامزاده وارد می شود و می گوید : السلام علیک یا امامزاده ... و سپس از در دیگر خارج می شود.
این اواخر کجا بودید ؟
اخیرا برای دیدار با پسرم که مشغول تحصیل درآمریکاست به آنجا رفته بودم . من علاوه بر پسرم دوستان زیادی در آنجا دارم ، همکلاسی هایم در دانشکده و دوستانی که در تئاتر هم دوره بودیم که به دلایل مختلف مهاجرت کرده اند . بعضی از این دوستان در آمریکا نیز تئاتر کار می کنند و بعضی به شغل های دیگر روی آورده اند .
درجریان فعالیت های هنری دوستان خود هم قرار گرفتید؟
بله یکی از آنها به نام حمید احیاء تئاتری کارکرده که نمایشنامه آن درایران چاپ شده است استقبال از این تئاتر زیاد بود و با او صحبت کردم که این کار را در ایران هم به روی صحنه ببرد.
قبول دارید که یک بازیگر یک آرشیو سیار است ؟
نه من این را قبول ندارم زیرا بعد از آنکه یک شخصیتی را بازی می کنم ، آن شخصیت می رود و به زندگی خود ادامه می دهد و من اگر بخواهم با همان شخصیت درگیر با شم باید بگردم و او را که دنبال زندگی خود رفته، پیدا کنم .
یکی از ویژه گی های شما این بود که همواره تنوع نقش داشتید ، آیا خودتان براین موضوع اصرار می ورزید ؟
دردوران تحصیل درمقطع دبیرستان یک فیلم آمریکایی با نام مرد هزار چهره اکران شده بود و من دوست داشتم عین او باشم .
علی ایحال تا سال 68 درچند تئاتر کار کرده بودم تا اینکه دراین سال قرار شد در کاری از آقای سمندریان بازی کنم . همزمان یکی از دوستان به من پیشنهاد کرد درفیلمی به کارگردانی یکی از دوستانش نقش اول را بازی کنم . از سناریو (فیلمنامه) پرس و جو کردم گفت : این نقش مانند فیلم دیگر تو تماما وسوسه های دنیاست که بلافاصله به خاطر اینکه قبلا این نقش را بازی کرده بودم انصراف خود را اعلام کردم . وی به من گفت دیوانگی نکن اما حتی به قیمت بیکار ماندن حاضر به ایفای نقش تکراری نشدم . یکسال و نیم بیکار بودم تا اینکه "سینما" متوجه شد که باید به من نقش متفاوت پیشنهاد کند وقتی که آقای احمد رضا درویش تصمیم به ساخت فیلم کیمیا داشت از من دعوت کرد نقشی را بازی کنم که قرار بوده آقای عزت الله انتظامی بازی کند و من پس از خواندن فیلمنامه و حدود هشت ساعت مذاکره با آقای درویش این نقش را پذیرفتم و به نظر ایشان نقش را هم خوب ایفا کردم و به عبارت دیگر دراین فیلم بود که من دیده شدم . بعد از این بازی مرا به دفاتر مختلف سینمایی معرفی کردند و اسم من روی میز دست اندرکاران سینما قرارگرفت . پس از آن مردم با شناختی که از بازی من پیدا کرده بودند به تماشای فیلم آپارتمان نشستند که برای من بسیار خشنود کننده بود.
درفیلم خانه ای روی آب به خاطر ایفای نقشی که داشتید ناگزیر بودید 20 کیلو به وزن خود اضافه کنید آیا این کار سخت نبود؟
برای اضافه کردن که سختی وجود ندارد ، اما برای کاهش وزن بسیار سختی کشیدم ، منتهی باید این را بدانید که بازیگری دیوانگی هم دارد باید تحمل کرد . این کاهش و افزایش وزن دقیقا زیرنظر پزشک انجام شد و در زمان محدود 2 ماهه اضافه وزن حاصل شد و دوماه هم به خاطر بازی در فیلم این اضافه وزن را تحمل کردم و همین مقدار هم کاهش وزن طول کشید .
بای بازی درایت فیلم سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را نیز بدست آوردم .
تاکنون به خاطر بازی درفیلم آژانس شیشه ای و خانه ای روی آب دو سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را دریافت کرده و برای 5 یا 6 فیلم نیز درسال های مختلف نامزد دریافت سیمرغ بلورین بودم .
درمورد مجسمه های چوبی ای که ساخته اید ، توضیحاتی ارائه فرمایید :
درسفرهایی که به مناطق ساحلی ، کوه ، جنگل و بیابان رفته ام ، تکه چوب هایی که برروی زمین است پیدا می کنم و روی قاب قرار می دهم تا دیده شود چون اینها تا درطبیعت است همه روی آن پا می گذارند و رد می شوند و کسی به آنها توجهی ندارد اما وقتی روی قاب می آید دیده می شود . نمایشگاهی برپا کردم و 60 قاب را درمعرض دید قرار دادم که 50 قاب توسط بازدیدکنندگان خریداری شد .
چه تعداد کتاب تا بحال منتشر کردید ؟
تا الان 7 کتاب چاپ کرده ام که 3 عنوان آن فیلمنامه است و 4 کتاب دیگر درزمینه بازیگری است .



به عنوان حسن ختام ، یک خبر از فعالیت خود را به مخاطبان اطلاع دهید .
پارسال یک نمایشگاه مجسمه برپا کردم اما امسال تصمیم داردم از آثار عکاسی خود یک نمایشگاه برگزارکنم . یک سری عکس از طبیعت دارم که آبستره است
خبر جدیدی درمورد فیلم و بازیگری ندارید .
خبر جدید که نه ، اما چهار فیلم درنوبت اکران دارم که تنها یک فیلم از این چهارگانه برای نمایش درجشنواره فیلم فجر امسال آماده شده و به نمایش در آمد مابقی به جشنواره نرسید.

برچسب عنوان2
مقدار عنوان2
 
برچسب شرح2
مقدار شرح2
HyperLink