بخش های متنوع سایت محشر دات کام ، این سایت را به محبوبترین و پربیننده ترین سایت فارسی تبدیل نموده است؛ شما نیز سایت محشر را صفحه اصلی خود کنید تا روزانه به مطالب جالب این سایت دسترسی داشته باشید
  
نام هنرمند
محمدعلی طالبی
طبقه بندی الفبایی
ط
 
شرح
حسین پاکدل مجری برنامه شب های روشن ، میزبان محمدعلی طالبی کارگردان سرشناس کشورمان بود که گفتگوی زیر ماحصل آن برنامه است :
محمدعلی طالبی سال 1337 در تهران به دنیا آمد. چند فیلم سینمایی در کارنامه هنری خود دارد. "شهرموش ها " ، "چکمه " ، "کیسه برنج" ،" بید و باد" ، "تو آزادی" ، "دیوار" که این آخری هم اکنون در حال اکران است .. خط تولید فیلم های محمد علی طالبی حاکی از توجه ویژه وی به ژانر کودکان و نوجوانان است . کارهای او علاوه بر پخش از سینما های ایران و رسانه ملی در بسیاری از کشورهای خارجی و تلویزیون های دنیا پخش شده است .
استقبال 300 – 400 فستیوال جهانی و دریافت 20 – 30 جایزه بین المللی نیز محصول عملکرد محمد علی طالبی است .
سوال : باذکر این مقدمه از شما می خواهم که از وضعیت زندگی خود آغاز کنید.
پاسخ : دوران کودکی را با دشواری گذراندم در محله ای بنام مختاری در شاپور زندگی می کردیم وضعیت مناسب و خوبی نداشتیم یک خانه ای محقر که کل آن با حیات و اتاقها 30 الی 35 متر می شد دو اتاق در پایین دو اتاق در بالا ، که قسمت بالای خانه مان را هم اجاره داده بودیم و در واقع دو خانواده در آن محیط کوچک زندگی می کردند و تمام کاراکتر ها و فضاها و سوژه های من از خاطرات کودکی تا نوجوانی من گرفته شده و حدود بیست سال را در آن محیط زندگی کردم مثلا فیلم چکمه و سوژه آن که می بینید یک بچه یک چکمه کوچک قرمز برای او اینقدر مهم می شود و گمشدن آن اینقدر مسیر زندگی را برای او عوض می کند . ازهمان محله هاست
فکر می کنم برای پیدا کردن داستان و موضوع چکمه حدود دو سال من می گذشتم تا اینکه داستان و موضوع آن را در یک کتاب در قطع کوچک و ساده که برای بچه ها چاپ می شود پیدا کردم خیلی به زبان ساده نوشته شده بود نویسنده کتاب را دیدم "آقای هوشنگ مرادی کرمانی" ، تحقیق کردم دیدم خانه او را در کوچه پس کوچه های محله سرچشمه می باشد .
یا مثلا داشتن یک ساعت برای یک بچه در فیلم تیک تاک خیلی مهم می شود داستان تیک تاک به نوعی در دوران بچگی در دبستان برای خود من اتفاق افتاده بود فیلم تیک تاک را من قبلا بصورت فیلم ویدئویی کوتاه ساخته بودم بعد از اینکه تصمیم به ساخت فیلم گرفتم آقای مرادی کرمانی خیلی به فیلمنامه اضافه کردند و داستان آن هم پسربچه ای در دبستان است که ساعت دوست خود را به نوعی در دبستان بر می دارد و به خانه می آورد تا به خانواده نشان دهد و بگوید از این مدل ساعت خوشش آمده و دوست دارد مثل آن ساعت را برای او خریداری نمایند . من چندین فیلم خود را در کوچه پس کوچه های امامزاده عبدالله و آن محله های قدیمی ساختم و هیچ چیز لذت بخش تر از این نیست برای من ، اگر الان فلان مبلغ را بمن بدهند که فیلمی به سفارش آنها بسازم فکر نمی کنم آن کار برای من همان لذت ساخت فیلم چکمه را داشته باشد . بعد از آن به محله مختاری و شاپور آمدم و اثر فیلمهای خود را در آنجا ساختم ، یک کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم در آنجا بود که مسیر زندگی مرا در آنجا عوض کرد با داشتن دو یا سه مربی خوب در این کانون خیلی به من کمک کردند .
من هر سال را با 5 یا 6 تجدید می گذراندم یادم می آید دیپلم خود را با 6 تجدید گرفتم
من عاشق طبیعت بی جان هستم وقتی واقعا انسان حضور پیدا می کند در آن صحنه ها به وجد می آید وارد سینمایی شدم که واقعا به آن علاقه داشتم و درست آن اینست که وقتی وارد آن شدید هفت الی هشت فیلم خوب داشته باشی
بجای اینکه مثلا حدود بیست فیلم انبوه بسازید . اکثر کارگردانهای مطرح دنیا 4 فیلم خوب و مطرح و درجه یک ارائه داده اند چه نمره ای به خود می دهید ؟
پاسخ : اصلا حرفش را نزنید همین که از سن دوازده سالگی علاقه ام این بوده که فیلم ساز و کارگردان شوم و همین طور هم شد و با تمام سختیها و مشکلات به خواسته خودم رسیدم و از کار خود رضایت دارم برایم کافی است .
عاشق کارهای شهید ثالث بودم البته سعی نکردم ادای او را در آورم و خودم را به سینمای او نزدیک کنم اما به نوعی عاشق کارهایش بودم یادم می آید در فستیوال برلین شرکت کردم به خاطر فیلم چکمه ایشان در آنجا حضور داشت و آشنایی ما از همان زمان شروع شد و با هم دوست شدیم یادم می آید ایشان آمده بود در آلمان شرقی برای دیدن فیلم چکمه در کنار من نشسته بود و درحین تماشای فیلم دائما به زانوی من با دست می کوبید من وقتی برگشتم تا دلیل این کار او را سئوال کنم دیدم به پهنای صورت دارد اشک می ریزد این هم بخاطر این بود که یاد و خاطره ایران ، آن خیابانها و کوچه پس کوچه ها برای او زنده شده بود .
گاهی اوقات فکر می کنم زمان اینقدر به سرعت طی شده و من از همه چیز عقب مانده ام اما تنها چیزی که مرا التیام می بخشد این است که من به کارم زنده هستم و آن کار اینقدر برای من جذابیت دارد که باعث می شود تمام دردها را فراموش بکنم بخاطر همین سینما و هنر را در زندگی انتخاب کردم .
یک مقدار در مورد آن سریالی که ساختی برای ما صحبت کن چون اصلا اشاره ای به آن نشد ؟
پاسخ : بله سریال گل پامچال که در سال 1365 و زمان جنگ تحمیلی با دشواریهای زیاد ساخته شد بعد از اتمام جنگ ، من به آن مناطق جنگی سفر کردم برای بازبینی و کار در آن زمان واقعا مشکل و سخت بود به قول یک شاعر آمریکایی که می گوید رویاهایت را ازدست مده ، اینکه مادر کودکی و بچگی چه رویاها و آرزو هایی داشتیم و با تلاش و کوشش به آن رویا ها و آرزو ها برسیم خیلی ارزشمند است . باید همیشه مواظب و مراقب بود که آرزو ها و رویاهایمان را از دست ندهیم و برای رسیدن به آنها تلاش کنیم. اصلا بشر به همین رویاها و آرزوها زنده است فکرکردن به آنها به انسان انرژی می دهد و اگر روزی این انرژی از بین برود فاجعه رخ می دهد. بنابراین لازم است اینقدر آرزوهای انسان بزرگ باشد که انسان تا آخرین لحظه عمر برای رسیدن به آنها تلاش کند، مگر می شود چکمه را از فرهنگ و تاریخ این کشور حذف کرد، آقای دکتر حاتمی که در گروه شاهد تلویزیون فعالیت می کرد در شکل گیری سریال گل پامچال خیلی نقش موثری داشت .

بعد از آن سریال فیلم چکمه و تیک تاک را ساختم و آخرین فیلم من دیوار که در حال حاظر در اکران است.
یکی از ویژگی های شما بازی گرفتن از نا بازیگرهاست بخصوص بچه ها ، نمی دانم چه حوصله ای در این زمینه دارند دوست دارم یک مقدار در این برایمان توضیح دهید؟
پاسخ : سینما کودک یک سینمایی است که قدمت تاریخی دارد و برمی گردد به گذشته در واقع من دنبال روی آن نوع سینمایی هستم که از ابراهیم گلستان شروع می شد و فریدون راهنما را داشت مثل امیر نادری مثل شهید ثالث در واقع این ها انفجار هایی را صورت دادند که امواج آن بما رسیده است این نوع سینما سینمای واقع گرایی هست در بطن اجتماع و زندگی مردم و یک رابطه صمیمانه ای دارد با مردم کوچه و بازار ، ما هم سینمایی را دنبال کردیم که واقع گرا بمعنای مطلق آن است استفاده کردیم از نا بازیگرانی که خود آن آدمها بودند یعنی قرار بر این بود که جلوی دوربین من خودشان باشند البته من برای بازی گرفتن از ناباریگرها شیوه هایی داشتم که در دانشکده که هنرهای دراماتیک و کارگردانی می خواندم یاد گرفته بودم مادر فیلمها استفاده می کردیم اما نه به شکل بی رحمانه آن ، اما حسن کار با بچه ها در این بود که دنیای آن خیلی ساده و پاک است و زود باور می کنند همه چیز را ، مثلا در فیلم تیک تاک در صحنه ای معلم با دانش آموز دعوا می کند بخاطر برداشتن ساعت و او از دعوای معلم در آن صحنه باید گریه کند در صورتیکه در واقعیت ساعتی نزد آن پسربچه نیست اما، ما با ترفندی آن ساعت را در کیف آن پسربچه گذاردیم و به نوعی همه چیز را واقعی جلوه دادیم و آن پسر بچه هم بی خبر از همه جا وقتی آن ساعت را در کیف خود مشاهده کرد آن عکس العملی را که ما واقعا به دنبال آن بودیم از خود بروز داد و صحنه ای بسیار واقعی را ما فیلمبرداری کردیم در فیلم چکمه آن دختری که چکمه را گم می کند یا در کیسه برنج آن دختر بچه در مقابل عکس العمل بزرگترها دیدید چگونه بازی کرد در کل می خواهم بگویم ترفندهایی را ما بوجود آوردیم تا بتوانیم از نابازیگران خود بازی بگیریم .













برچسب عنوان2
مقدار عنوان2
 
برچسب شرح2
مقدار شرح2
HyperLink