بخش های متنوع سایت محشر دات کام ، این سایت را به محبوبترین و پربیننده ترین سایت فارسی تبدیل نموده است؛ شما نیز سایت محشر را صفحه اصلی خود کنید تا روزانه به مطالب جالب این سایت دسترسی داشته باشید
  
نام هنرمند
اردشیر رستمی
طبقه بندی الفبایی
ر
 
شرح
اردشیر رستمی بازیگر جوان و تازه کار سریال شهریار که حرفه اش کاریکاتوریست و در این سریال نقش جوانی استاد شهریار را ایفا کرده است ، رودرروی رسول نجفیان دربرنامه چشم انداز نشست و به پرسش های وی و بینندگان برنامه پاسخ گفت : آنچه در پی می آید حاصل این گفت و شنود است :
س: آیا تجربه بازیگری داشتید یا برای اولین بار بود که درجلوی دوربین قرارمی گرفتید و بازی می کردید ؟
ج: تجربه بازی نداشته و تا بحال مقابل دوربین قرار نگرفته بودم.
س: پس چطور بازی کردید ؟
ج: من بازی نکردم آنچه پیام دهکردی و حبیب رضایی از من خواستند اجراء کردم آن ها گفتند بازی نکن ، خودت باش و من به آنها گفتم دست و بالم را باز بگذارید و من هم سعی می کنم به حرف شما گوش دهم و چون من شهریار را می شناختم و شوریدگی را از ایشان آموختم و می دانم معنای این شوریدگی چیست و معنای هنرمند بودن را می دانم ،سعی کردم درون یک هنرمند را نشان دهم. با شهریار شعرها و غزلیاتش نه تنها آشنا بوده بلکه زندگی کرده ام فکر می کنم کسی جز من نمی توانست این نقش را بازی کند.
س: مثل اینکه قراربود دوران پیری شهریار را هم بازی کنید؟
ج: بله قراربود دوران پیری را هم بازی کنم اما حدود یک سال شبانه روز جلوی دوربین بودم و این مرا خیلی خسته کرد و دلیل آن هم این بود که بازیگر حرفه ای نبودم. برای ایفای نقش دوران پیری باید 9 ساعت گریم می شدم. و طاقت این کار را نداشتم و نمی توانستم ادامه بدهم این از این طرف ، از طرف دیگر آقای گرجستانی بخشی از سورئالیسم استاد شهریار را به اتفاق آقای کمال تبریزی خوب اجراء نمودند و کار خوبی از آب درآمد.
س: این شوریدگی که در وجود شما بود چگونه به شما منتقل شد؟
ج: شهریار یگانه فرد زمان خویش بود این بر می گردد به فرهنگ هردوی ما ، ما وجه مشترک داریم آن فرهنگی که در شهریارتاثیر گذاشته درمن هم تاثیر گذاشته او در جوانی آمده من هم در جوانی آمده ام ، او در جوانی مشهور شده من هم در جوانی مشهور شده ام زندگی مان کاملا شبیه هم بوده و با توجه به عقبه ای که داشتیم آن ناکامی ها، برزخ ها و آن شادکامی ها را سعی می کردم بفهمم ،اشعار ایشان را زیاد خوانده بودم و تنهایی هایم را پر کرده بود این باعث شده بود بیشتر به شخصیت شهریار نزدیک شوم .
من کاری اصلا به فیلمنامه ندارم آقای سجاده چی خیلی تحقیق کردند آقای کمال تبریزی هم خیلی زحمت کشیدند من فقط سعی کردم درون استاد شهریار را نشان دهم مردم الان درون شهریار را می بینند ، اگر درون شهریار نشان داده نمی شد شاید سریال با مشکلات زیادی روبرو می شد سر فیلمبرداری این سریال من بارها گریه کردم و آقای کمال تبریزی و دیگر دوستان می پرسیدند تو چطور اینکار را می کنی ؟ من به آنها می گفتم : من یک بیت شعر از استاد می خوانم گریه می کنم چون برای من یک بیت شعر یک آرمان است ،یک نگاه ، یک فرهنگ و یک دنیا معنا است.
س: (خانم آرزو از ونکوور) : سوالم این بود که ایشان خیلی غمگین این نقش را بازی کردند یعنی یک نوع حزن و غمی دربازی ایشان بود اشاره کردند به نوع سختی کارشان می خواستم بدانم این حزن و غم درزندگی شهریار وجود داشته یا ایشان (آقای رستمی )زندگی غم باری داشته اند؟ یک سوال دیگر با توجه به اینکه این سریال هنوز دراینجا ادامه دارد و تمام نشده است ایشان (شهریار) بالاخره ازدواج می کنند یا خیر ؟
ج: بله من غمگین هستم و استاد شهریار هم فکر می کنم این طور بوده اند و این که این غم از کجا نشات می گیرد این بدین خاطر است که لحظه زایش، لحظه خلق و بوجود آوردن، یک شادی و شعف خاصی دارد ولی آن شادی در ظاهر بیرونی به شکل دیگری تجلی می کند. بنظر من هنرمندی که شاعراست ، استرس ، عذاب و درد دارد آن شخص دیگر یک شخص زمینی نیست . همیشه در درونش تلاطم است و فکرمی کنم استاد شهریار خیلی بیشتر از من غم داشته ، نقش بازی کردم اما شما تصور کنید کسی که این همه عشق و عواطف داشته چه بلایی سرش آمده است . من نیز خودم غمگین بودم ولی فکر می کنم کارم درست بوده و نقش را خوب بازی کرده ام .
س: آقای مهران و خانم شهره از ونکوور : آقای شهریار ازدواج کردند یا خیر ؟ درمورد آقای ابوالقاسم شیوا توضیح بدهید؟
درمورد قسمت اول سئوال باید بگویم بله استاد شهریار در این سریال ازدواج می کند اما به آن شادکامی که ما فکر می کنیم نیست که بهتر است شما ادامه سریال را نگاه کنید و بیشتر لذت ببرید.
آقای ابوالقاسم شیوا شاعر بوده و با شهریار دوستی داشته است .
خانم سیمین کالیفرنیا : چرا ایشان غمگین هستند آیا می شود یک آدم معمولی اینقدر غمگین باشد این از چه درد و عشقی بوجود می آید؟
آقای نجفیان درپاسخ سیمین خانم گفت : این غم نشات گرفته از نوعی افسردگی نیست مثال ایشان مانند آن سربازی است که وقتی از جبهه به خانه برمی گشت بچه ها دور او را می گرفتند و نقل و شیرینی می خور دند و شادی می کردند، جوان ترها هم دور او را می گرفتند و با او گفتگو می کردند اما این مادربزرگ و پدربزرگ او بودند که با دیدن نوه خود که از جبهه برگشته، اشک می ریختند آن پدربزرگ و مادر بزرگ چیزی را می دیدند که بقیه نمی دیدند و آن عظمت و شکوه نوه شان بود که از جبهه به خانه آمده ،آنها هفت نسل عقب و هفت نسل بعد خود را می دیدند و این موضوع به آنها عظمت و شکوه می داد.
ج(رستمی): غم ، اندوه و حزن با افسردگی و یاس خیلی فرق دارد یاس مرگ زا است اما غم و اندوه اصلا اینطوری نیست . متاسفانه وقتی غم برای مدت زیادی ادامه پیدا می کند تبدیل به افسردگی می شود و کلا هنرمندان بیمارهایی هستند که نوعشان فرق می کند و من از نوع مثبت آنها هستم
آقای شهریار از ونکوور: بعد ازاین بازی افتخار می کنم اسم مرا شهریار گذاردند و یک قسمت از این سریال را از دست نمی دهم.
آقای فرید یوتا : این شعری که از شهریار خواندید ،شب ما را ساخت واقعا تبریک می گویم به شما خیلی به دنبال این شعر شهریار بودم با تشکر از بازی خوب شما و یادی از حسین پناهی هم می کنم که دوستی با آقای رستمی داشتند روحش شاد.
آقای سارنگ ازکالیفرنیا : ایشان بسیار قشنگ بازی کردند دین شان را تمام و کمال ادا کردند.
آقای فخار از آمریکا : اولا می خواستم بگویم با فضاهایی که این سریال با بازی خوب آقای رستمی ایجاد کرد واقعا حق مطلب خوب ادا شد سوالم این بود که در پیگرد نوشته های آخر این سریال درجایی نوشته شده بود که با خانواده استاد شهریاردرنوشتن این داستان و فیلمنامه هماهنگی به عمل آمده بود میخواستم سوال کنم آیا این مطلب صحت دارد آیا واقعا از خانواده ایشان پرس و جو و تحقیق شده است ؟
با سلام خدمت شما و خانواده محترم باید بگویم، به هرحال آقا هادی پسر استاد شهریار دوست بنده هستند ومن به اتفاق آقای کمال تبریزی به خانه ایشان رفتیم و با آقا هادی ملاقات داشتیم و ایشان فرد فرهنگی است ، صحبت کردیم می خواستیم دل نگرانی های این شخص فرهنگی را از نزدیک بشنویم ایشان اهل مطالعه هستند و بیشتر شاعر های جهان ر می شناسند. میخواستیم دغدغه های او را بدانیم و او نیز دراین راه به ما خیلی کمک کرد و درهمین جا از کمکی که به ما کردند سپاسگذاری می کنم ازایشان کمک گرفتیم به حرفهایشان گوش دادیم و رفتیم و از آنها اجازه گرفتیم و آنها هم خیلی خوب استقبال کردند .






برچسب عنوان2
مقدار عنوان2
 
برچسب شرح2
مقدار شرح2
HyperLink